نوشته شده توسط : سعید سمیرا

 

نامه ی چارلی چاپلین به دخترش : تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریان خودت را نشان نده هیچ وقت چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان مکن قلبت را خالی نگاه دار اگر هم روزی خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد و به او بگو که تو را بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم و به تو نیاز

 

مهربان من
درشکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی ،اندیشه ای پویا و ازادی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی آرزومندم.
*********
جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادی و سعادت جهان آن تو باد.از هر دو جهان فقط تو را می خواهم.
***********
نوروز پاسداشت عشقهای کوچکی است که زنده مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی که عظمت را کوچک می دانند.پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی.
*********
نوروز ایین رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند.
****
در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته می کشم .
*************
نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست اگر چه کوتاهترین شبش یلدا باشد.
نوروز پیامبر مهر است که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم.
**********
نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند.
*************
کارگردانی است نوروز که می گوید نور ..صدا...حرکت و من برای به دست اوردنت همه نقشهای عالم را بازی می کنم.
*****
شیشه می شکند و زندگی می گذرد.نوروز می اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت.
************
زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست پس نوروز بر تو فرخنده باد.
*********
با تو از خاطره ها سرشارم.جشن نوروز تو را کم دارم.سال تحویل دلم می گیرد با تو تا اخر خط بیدارم.
*******
پیام نوروز این است.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از ان شما نیست.
*****
اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می اورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند
****
باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطره های باران طلایی رنگند.از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوی.
*********
اگر در نوروز كسي برات اس ام اس خالي فرستاد ناراحت نشو بدون انقدر دوستت داره نمي دونه چي بگه.
*******

بهار،نـيم بهار،ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛بازارشان سکه شد! دوست عزيز سبز ترين و هميشگي ترين بهار ها را برايت آرزو مندم
***********
نزديک عيده، توي خونه تکونيه دلت، مارو بيرون نکني!!!
***********
ز کوي يار مي آ يد نسيم باد نوروزي از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي . نوروز مبارک
***********

يک شاخه رز سفيد تقديم تو باد
رقصيدن شاخ بيد تقديم تو باد

«در اين جهان نياز به دوست داشتن و ستايش شدن، بيش از نياز به نان است.» مادر ترزا

 

از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد...غمهای زمانه را فراموشم کرد

 

ای داد دوباره کار دل مشکل شد...نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد...پامال سبکسران سنگین دل شد

 

عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیک تر بشوی، نه آن چه من می خواهم.»

 

از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شك دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!

**دکتر علی شریعتی**



:: بازدید از این مطلب : 369
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

روش ۱: روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن! ﴿این روش برای افرادی که غیر از سادیسم، رگههایی از مازوخیسم هم دارن پیشنهاد میشه
روش ۲: سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلوییها زودتر راه بیفتن
روش ۳: وقتی میخواین برین دست به آب، با صدای بلند به اطلاع همه برسونین
روش ۴: وقتی از کسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین
روش ۵: کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون، به صورت اسکناس 5 هزاری پرداخت کنین
روش ۶: همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین
روش ۷: جدول نیمه تمام دوستتون رو حل کنین
روش ۸: توی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنین
روش ۹: وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستن مرتب کانال رو عوض کنین
روش ۱۰: از بستنی فروشی بخواین که اسم ۵۴ نوع از بستنیها رو براتون بگه
روش ۱۱: در یک جمع، سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
روش ۱۲: به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین
روش ۱۳: وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمههای تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین
روش ۱۴: وقتی با بچهها بازی فکری میکنین سعی کنین از اونها ببرین
روش ۱۵: موقع ناهار توی یک جمع، جزئیات تهوع و ﴿گلاب به روتون﴾ استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین
روش ۱۶: ایدههای دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین
روش۱۷:بوتیک چی رو وادار کنین شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاش رو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچکدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
روش ۱۸: شمعهای کیک تولد دیگران رو فوت کنین
روش ۱۹: اگه سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین
روش ۲۰: وقتی کسی لباس تازه میخره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته
روش ۲۱: صابون رو همیشه کف وان حمام جا بذارین
روش ۲۲: روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین
روش ۲۳: وقتی دوستتون رو بعد از یه مدت طولانی میبینین بگین چقدر پیر شده
روش ۲۴: وقتی کسی در یک جمع جوک تعریف میکنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
روش ۲۵: چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین
روش ۲۶: بادکنک بچه هارو بترکونین
روش ۲۷: مرتب اشتباهات لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بخندین
روش ۲۸: وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین که موی بلند بیشتر بهش میاد
روش ۲۹: بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
روش ۳۰: کلید آپارتمان طبقه ۱۳ تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این روش هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره
روش ۳۱: ایمیلهای فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
روش ۳۲: توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری، بی موقع دست بزنین
روش ۳۳: هر جایی که می تونین، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش یا کفش دوستتون بهتره
روش ۳۴: حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
روش ۳۵: نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین
روش ۳۶: دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین
روش ۳۷: عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین
روش ۳۸: پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین
روش ۳۹: با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین
روش ۴۰: شیشه های سس گوجهفرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
روش ۴۱: موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
روش ۴۲: توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پستهها و فندقهای دهان بسته بذارین
روش ۴۳: شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین
روش ۴۴: توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین
روش ۴۵: توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین
روش ۴۶: جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتلها رو عوض کنین
روش ۴۷: یکی از پایههای صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین
روش ۴۸: توی مهمونیها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه
روش ۴۹: چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین
روش ۵۰: ورقهای جزوه ۳۰۰ صفحهای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطیپاتی بذارین، یه بر هم بزنین، بعد بهش پس بدین



:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

مواد لازم:

١- یک عدد هدف

٢- یک فنجان باور مثبت

٣- نصف لیوان مغز (خواهشا سالم!)

۴- یک قاشق میوه خوری شعور

۵- توکل (هر چه بیشتر بهتر)

۶- سر سوزن تلاش

٧- علاقه و انگیزه به میزان لازم



طرز تهیه:

ابتدا شماره ی ١ را شماره ی ٢ با حرارت ملایم خوب بپزید. سپس به آن


شماره ی ۴ را اضافه کنید و خوب هم بزنید.


آشپزهای عزیز دقت کنید که اگر حرارت شما زیاد باشد اهدافتان ذغال می شود!

بعد از اینکه عملیات پخت کامل شد هدف را مقابل خودتان

قرار دهید و به آن خیره شوید.


با استفاده از شماره ی ٣ آن را دست یافتنی و نزدیک تصور کنید.


سپس با شماره ی ۷ به طرف آن حرکت کنید

و «از موانع سر رهتان٬ پلکان صعود بسازد.»

شماره ی ۶ را به طور مستمر بکار ببندید

و در طول راه با نگاه هایی مملو از شماره ی ۲ نظاره گر موفقیت باشید.

راستی! یادمون نره٬ شماره ی ۵ بهترین طعم دهنده ی این نوع غذاهاست

که اگه نباشه غذامون خورده نمیشه!



:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 101
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

دختران با کلاس ¤

روزهای آفتابی چتر در دست گرفته و هنگام حرکت چتر را مرتبا میچرخانند
به کلاسهای آموزش رقص و آموزش گیتار رفته واین موضوع را از نحوه راه رفتن شان میتوانید حدس بزنید

همیشه کمبود وقت دارند چون هر روز به ایروبیک رفته و 4 ساعت در سونا خشک بسر میبرند. پشت تلفن طوری مکالمه میکنند که اگر کسی آنها را ندیده باشد بعید است بتواند سن شان را حدس بزند

اگر میبینید در سن 40 سالگی هنوزازدواج نکرده اند تنها بخاطر این است که هنوز همسر ایده ال خود را نیافته اند. علاقه عجیبی به فال گرفتن دارند و دراتاق خود چند کتاب طالع بینی چینی هندی افغانی دارند. انواع عملهای جراحی زیبایی اعم از بینی گونه گذاری عمل فک را انجام داده و هنوز چند عمل دیگر را مدنظر دارند


پسران باکلاس ¤

بهیچ عنوان تلویزیون نگاه نمیکنند و هیچ علاقه ای به سینما ندارند
زیر ابرو به اندازه کافی برمیدارند
پیپ و سیگار برگ میکشند
عاشق هنر پیشه های هالیودی هستند
علاقه زیادی به برقراری میتینگ دارند
بولینگ ورزش مورد علاقه آنها میباشد
شبها نیم ساعت با تلسکوپ بدنبال ستاره خود میگردند
کفشهایی با پهنای 20 اینچ پوشیده و موهای خود را شبیه برق گرفته ها میکنند
بدون دستکش عینک دودی و کلاه به هیچ عنوان رانندگی نمیکنند



:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 104
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

زن مدل هارد ديسک: همه چی يادش می‌مونه، تا ابد

زن مدل رم (RAM): از دل برود هر آن که از ديده برفت!

زن مدل ويندوز: همه می‌دونن که هيچ کاری رو درست انجام نمی‌ده، ولی کسی نمی‌تونه بدون اون سر کنه

زن مدل اکسل: می‌گن خيلی هنرها داره ولی شما فقط برای چهار نياز اصلی‌تون ازش استفاده می‌کنين

زن مدل اسکرين سيور: به هيچ دردی نمی‌خوره ولی حداقل حوصله آدم باهاش سر نمی‌ره

زن مدل سِروِر (Server): هر وقت لازمش دارين مشغوله

زن مدل مولتی‌مديا: کاری می‌کنه که چيزهای وحشتناک هم خوشگل بشن

زن مدل سی‌دی درايو: هی تندتر و تندتر می‌شه

زن مدل ایميل: از هر ده‌تا چيزی که می‌گه، هشت‌تاش بی‌خوده

زن مدل ويروس: به نام «عيال» هم معروفه. وقتی که انتظارش رو ندارين، از راه می‌رسه، خودش رو نصب می‌کنه و از همه منابعتون استفاده می‌کنه. اگر سعی کنين پاکش کنين، يک چيزی رو از دست می‌دين، اگه هم سعی نکنين پاکش کنين، دار و ندارتون رو از دست می‌دين



:: بازدید از این مطلب : 361
|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

1. جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.
2. تقلب کردن در مدارس بنگلادش غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به

زندان فرستاده می شوند.

4. مشاهده فیلم های کاراته ای تا سال 79 در عراق ممنوع بود.

5. در ایسلند زمانی داشتن سگ خانگی ممنوع بود.

6. در آریزونای آمریکا، کشتن و شکار شتر ممنوع است.

7. در تایلند همه سینما رو مجبورند هنگام پخش سرود ملی قبل از شروع فیلم قیام

کنند.

8. در دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک مردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده

است یا نه، ممنوع است.

9. در تایلند انداختن آدامس جویده شده تان 500 دلار جریمه دارد و قبل از خارج شدن


ازخانه حتما باید لباس زیر پوشیده باشید.

10. در سال 1888 در بریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف
 



:: بازدید از این مطلب : 400
|
امتیاز مطلب : 89
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

در این  بازار نامردی به دنبال چه میگردی؟؟...

    نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی!!

    برو بگذر از این بازار، "از این مستی و طنازی" !!

    اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی...

 

 

صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم

    می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب

    برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی...

    من می شنوم،می شنوم هیاهوی زمانه را که تو را از پریدن و

    پرواز باز می دارد...

    آه،ای شکوه بی پایان،ای طنین شور انگیز...

    من می شنوم...

    به آسمان بگو که من می شکنم!! هر آنچه تو را شکسته...

    و می شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته...

    آری من می شنوم...

                           تقدیم به همه شکسته دلان عاشق...



:: بازدید از این مطلب : 432
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

 

شبی در دفتر زیبای قلبم

   گلی ازجنس نیلوفر کشیدم

                                                                            کمی آن سو ترازچشمان نرگس

                                                                             شقایق بادو چشم تر کشیدم

   میان باغ چشمانم درآن شب

   پرستو بانگاهم رازمی گفت

                     درآغوش گلی خوشبو قناری

                     غزل ازحافظ شیرازمی گفت

  کنار دست های خالی بید

  نگاهم برگل روی توافتاد

                                                                   دلم با دیدن گل های نرگس

                                                                      به یادچشم ابروی توافتاد

  توآن شب ماه من بودی شقایق

  که تابیدی به روی بستر من

                      من آن پروانه بی آشیانم

                      که آخرنیست جزخاکستر من

  چراغ آسمان آن شب توبودی

  توای زیباترین رنگین کمانم 

                   درخشیدی به شام تارقلبم

                   که در ظلمت سرای غم نمانم 

 

تو چون یک واژه نیلوفری رنگ...

   میان دفتر دل ماندگاری...

  اگر شهر نگاهت فرصتی داشت

   بیادم باش در هر روزگاری...



:: بازدید از این مطلب : 448
|
امتیاز مطلب : 97
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

منم اون ساقه خشکی...

             که نمونده و نداره

                           برگ و باری...

  هیچکی مثل من تنها

             نمی دونه که چه سخته

                            بی قراری...

  منم اون تشنه بارون

              که اسیر یک سرابم

                            توی صحرا...

  تن تشنه کویرم

            کاشکی بارون بزنه

                        امروز و فردا...

    ای خدا... 

           دلم شکسته

                 پشت این در های بسته...

   نه سلام آشنایی

                  که بگم تنها و خستم...

   وقتی نگاه آینه

                   منو غریب رها کنه...

   وقتی هر جا هر کسی

                   منو حقیر صدا کنه...

   ای خدا کاری بکن ...

                 که از خودم رها بشم...

   پر بکشم به آسمون...

                از این کویر رها بشم...

 

دوری ز یار نازنین...

              سخت است این...

                   سخت است این...

      این است آیین زمین...

           از دوریش در اشک من...

              پارو بزن ،پارو بزن...

 

دلم تنگ است این شب ها...

               یقین دارم که می دانی..

    صدای غربت من را...

              ز احساسم تومی خوانی...

 

نمی دانم...

    محبت را بر چه کاغذی بنویسم...

                  که هرگز پاره نشود...

    بر چه گلی بنویسم

                 که هرگز پرپر نشود...

   بر چه دیواری بنویسم

                   که هرگز پاک نشود...

   بر چه آبی بنویسم

                که هرگز گل آلود نشود...

      و بر چه قلبی بنویسم

                  که هرگز سنگ نشود ...

 

به یاد روز های

     تنهایی و تسکین

       زخم این قلب طوفانی

 

لای خاطرات تلخم ...

               یاد تو همیشه شیرین...

 تا ابد فکر تو هستم

                نازنین رفیق دیرین...

 

 

من از این فاصله ها دلگیرم...

   بی تو...

  اینجا چه غریبانه

                        شبی می میرم...

   ساعت گریه و غم هیچ نمی خوابد

   و من در الفبای زمان خسته

                      از این تقدیرم...

 



:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 100
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سعید سمیرا

 

دفتر نقاشی من تو شهر غم گم شده، به کی بگم با معرفت دلم برات تنگ شده؟

 

در این سکوت بی کسی                 پیدا نشد هم نفسی

دنیا با این وسعت خود                   شده به مثل قفسی

حالا دل  شکسته من                    از این تن خسته من

راهی رو باز کرد به هوا               رفت از پیشم،اون بی وفا

 دیگه دل ها تو این روزها            راست راستی بی وفا میشن

از سینه صاحبا شون               وای که چه زود جدا میشن...

 

ای مایه اصل شادمانی ، غم تو / خوش تر از حیات جاودانی ، غم تو

از حسن تو رازها به گوش دل من / گوید به زبان بی زبانی ، غم تو  . . .

...............................................

بی تو گلشن چو زندونه به چشمم / گلستون آذر ستونه به چشمم

بی تو آرام و عمر زندگانی / همه خواب پریشونه به چشمم . . .

...............................................

دور بودن از عزیزان مشکل است / امتحان با وفائی ، در جدائی حاصل است

گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق/ دوریت دریا و یادت صاحل است . . .

...............................................

ای از خدا رسیده ، ای که تمام عشقی / در چسم خالی من ، روح کلام عشقی . . .

...............................................

نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ، چه طور همدیگر و میشناسن

و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی . . .

...............................................

سیل دریا دیده هرگز باز نمیگردد به جوی / نیست ممکن هرکه عاشق شد

مگر عاقل شود . . .

...............................................

من اسیر واژه محبتم ، خالی از کینه دل و حسادتم

عاشق دست های با رفاقتم ، زندگی اینجوری داده عادتم . . .

...............................................

روزم خوش است ، چراکه برای تو میخوانم

شبم خوش است ، چراکه برای من میخوانی

روزگارم خوش نیست ، چراکه باهم نمیخوانیم . . .

...............................................

غمناک ترین ناله دلم ، بهانه دیدن توست ، تو بگو با دل بی قرارم چه کنم ؟

...............................................

گریه کن ای ابرک من همچون ستاره بر زمین

روز میلاد مرا در شب بی صحر ببین . . .

...............................................

عشق است در فال همه ، جز من که دارم واهمه . . .

...............................................

در ان زمان که وفا قصه برف و تابستان است ، و صداقت گل نایابی است

به چه کسی باید گفت ، با تو خوشبخت ترین  انسانم . . . ؟

...............................................

کاش میشد همچو  آواز خوش یک  "دوره گرد"

زندگی را بار دیگر ، دوره کرد . . .

...............................................

بعد تو دگر هستی ما پا نگرفت / بعد از تو کسی در دل ما جا نگرفت

در کلبه تنهائی خود پوسیدم / بعد از تو کسی سراغ ما را نگرفت . . .

...............................................

به سکوت سد مرداب قسم که تو نیلوفر چشمان منی

و دل خسته من میترسد که تو پژمرده شوی

که تو مرا به فراموشی شب ها سپری

که مبادا به دلم زنگ سیاهی بزنی

و به شب های امیدم تو تباهی بزنی

...............................................

گر تو را با ما تعلق نیست ، مارا شوق هست

گر تو را بی ما صبوری هست ، ما را تاب نیست . . .

...............................................

زندگی در گذر حادثه هاست ، گاه تلخ است و گهی شیرین است

دل ما در پس این تلخی و شیرینی هاست ، صاف و صادق بماند زیباست . . .

...............................................

من غروب غم انگیز خورشید را زمانی دوست دارم که بدانم فردایش تو را میبینم . . .

...............................................

دل من ترانه دارد ، غم عاشقانه دارد / به هوای روی ماهت ، همه شب بهانه دارد . . .

...............................................

دیروز رفته بودم کتاب فروشی که یکدفعه یه کتاب صورتی رنگ توجهمو جلب کرد. اسمش "عشق" بود. بازش کردم دیدم نوشته: بخش نخست: صداقت..

...............................................

تو مثل اون گل سرخی که گذاشتم لای دفتر، مثل تقدیر، مثل قسمت، مثل الماسی که هیچکس، واسه اون نذاشته قیمت..

...............................................

سهم هر کسی که باشی خوش به حال روزگارش، آخه پاییز و زمستونش میشه رنگ بهارش..

...............................................

ببین که چشم عاشق، داره ستاره میشماره
به انتظار چشمات، هر شب داره می باره



:: بازدید از این مطلب : 513
|
امتیاز مطلب : 104
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 اسفند 1389 | نظرات ()